رئيس جمهور آمريکا در آغاز سال جاري طي
نطقي تلويزيوني مدعي شد اگر نگراني جامعه جهاني (بخوانيد آمريکا و
اسرائيل) در مورد برنامه هستهاي ايران برطرف شود، تحريمها عليه ملت
ايران برداشته ميشود. اين در حالي است که پيش از آن وزير خارجه سابق
آمريکا صراحتاً تحريمها را نوعي مجازات ناخواسته براي مردم ايران
ميدانست که به دليل تبعيت از سياستهاي حکومت ايران بايد متحمل شوند.
نطق نوروزي اوباما حاوي نکات مهمي است
که ناشي از نظرات کارشناسي اتاقهاي فکر تحريم در اين کشور است. تمامي
مطالعات صورت گرفته توسط کارشناسان برجسته امنيت ملي آمريکا، تحريمها
عليه ايران را فاقد تاثيرگذاري بر اراده مسئولان ميداند. طبق اين مطالعات
علي رغم تاثير تحريمها بر اقتصاد ايران و افزايش فشار بر مردم، همچنان
هيچ علامتي از جدايي مردم از حکومت ايران ديده نميشود. در نتيجه نوع
رفتار ملت ايران، طراحان تحريم در آمريکا از سرنگوني حکومت ايران نااميد و
به جاي آن به دنبال تاثيرگذاري بر انتخابات آتي رياست جمهوري ايران هستند
تا حداقل جريانات سياسي محافظه کار يا اصلاح طلب روي کار بيايند.
همانطور که مقام معظم رهبري چندي قبل
اشاره کردند، نقطه ضعف تحليلگران آمريکايي عدم شناخت صحيح از ملت ايران
است. چرا که بر خلاف تصور دشمن، ملت ايران با افزايش فشار تحريم نه تنها
کوتاه نميآيد بلکه متحدتر شده و با جديت بيشتري در مقابل دشمن ميايستد.
اين پديده شگفت در مقاطع مهم تاريخي از جمله انتخابات مجلس شوراي اسلامي و
راهپيمائي بينظير 22 بهمن ماه سال گذشته تجلي يافته است و انشاء الله در
انتخابات رياست جمهوري آتي نيز بار ديگر تکرار ميشود.
ما در اين مجال با توجه به تجربه گذشته
و تحريمهاي صورت گرفته عليه کشور، نکاتي در خصوص اظهارات دروغين دشمنان
در خصوص رابطه برنامه هستهاي ايران و تحريمها بيان ميکنيم:
1- بر خلاف اظهارات دشمنان، تحريمها
عليه ملت ايران سالها قبل از جنجال عليه برنامه هستهاي ايران شروع شده و
تاکنون ادامه يافته است. در جدول ذيل قوانين تحريمهاي يکجانبه آمريکا از
ابتداي انقلاب اسلامي تا پيش از سال 2006 (شروع تحريمهاي مرتبط با برنامه
هستهاي) نشان داده شده است:

2- بخش قابل توجهي از تحريمهاي فعلي
ارتباطي با برنامه هستهاي ايران ندارد و به اتهام نقض حقوق بشر يا حمايت
از تروريسم بين المللي اعمال شده است. جالب اينکه خود مقامات غربي تصريح
دارند که اگر ايران تمام برنامه هستهاي خود را کنار بگذارد، باز تحريمها
برداشته نميشود.
علاوه بر تحريمهاي غير هستهاي قبل از
سال 2006 که همچنان ادامه دارد، در سه سال گذشته به اتهام نقض حقوق بشر
(بخوانيد مقابله با کودتاي مخملي) تنها 6 تحريم يکجانبه ذيل عليه ايران
اعمال شده است:
1. قانون کنگره آمريکا (CISADA) سال 2010
2. فرمان اجرايي اوباما (E.O.13553) سال 2010
3. فرمان اجرايي اوباما (E.O.13606) سال 2012
4. قانون کنگره آمريکا (ITRSHRA) سال 2012
5. فرمان اجرايي اوباما (E.O.13628) سال 2012
6. قانون کنگره آمريکا (NDAA) سال 2013
3- همانطور که مقام معظم رهبري تاکنون
بارها اشاره کردهاند، در هر دورهاي که مسئولان اجرايي کشور اقدام به عقب
نشيني در مقابل خواستههاي طرف غربي کردهاند، دشمن گستاخ تر شده و فشار
خود به کشور را افزايش داده است:
• در دوره رياست جمهوري آقاي هاشمي که
تلاش زيادي براي نزديکي به دولت آلمان صورت گرفت، دولت آلمان با به راه
انداختن جنجال دادگاه ميکونوس اقدامي تهاجمي عليه ايران را آغاز کرد که
موجب خروج سفراي کشورهاي اروپايي از ايران شد. در آن زمان ورود و واکنش
محکم مقام معظم رهبري در برخورد با مسئولان اروپايي باعث شد تا کشورهاي
اروپايي عقب نشيني کردند و سرافکنده به کشور بازگشتند.
• در دوره رياست جمهوري آقاي خاتمي
حرکت عقب نشيني در برنامه هستهاي ايران توسط تيم حاکم طراحي شد. علي رغم
عقب نشينيها کشورهاي غربي مداوم پيش روي کردند و حتي وجود سه سانتريفيوژ
تحقيقاتي تهران را نپذيرفتند. در اين شرايط کشور آمريکا بيشترين هجمه عليه
ايران را شروع کرد و با محور شرارت خواندن ايران حرکت تهاجمي تا نزديک به
حمله نظامي را اغاز کرد.
• در دوره رياست جمهوري آقاي احمدي
نژاد، علي رغم نظر مسئولان عالي رتبه مسئولان دولتي به پيشنهاد ظاهري
(دام) اوباما که از طريق کشورهاي برزيل و ترکيه ارائه شده بود، اعتماد
کردند. اتفاقا در همين زمان آمريکا و کشورهاي غربي نه تنها به وعده خود
عمل نکردند، بلکه شديدترين قطعنامه تحريمي سازمان ملل را عليه ملت ايران
تصويب کردند.
4- تاکنون رئيس جمهور و مسئولان وزارت
خزانهداري آمريکا (براي کسب رضايت لابي صهيونيستي) چند مرتبه اعلام
کردهاند که تحريمها عليه ايران شديدترين و پيچيدهترين تحريمها در طول
تاريخ است. تحريم سوئيفت، تحريم بانک مرکزي، تحريم خريد نفت ايران و تحريم
فراسرزميني اشخاص غير امريکايي بخاطر ارتباط با بانکهاي ايران جديدترين و
سختترين تحريمهاي يکجانبه است که عليه هيچ کشوري ديگري به جز ايران اعمال
نشده است.
اين در حالي است که کشوري مثل کره
شمالي که تاکنون سه بار آزمايش هستهاي کرده و بارها آمريکا را تهديد
نظامي کرده، تنها هدف تحريمهاي سرزميني اقتصادي است (ارتباط اشخاص غير
آمريکايي با کره شمالي از نظر آمريکا جرم تلقي نميشود) و حتي صادرات
کالاهاي آمريکايي به اين کشور ممنوع نيست.
تحريمهاي وحشيانه غرب عليه ايران اين
سوال را به ذهن ميآورد که اگر تحريمها به خاطر برنامه صلح آميز هستهاي
ايران نيست، چرا دولت آمريکا و صهيونيسم جهاني تا اين حد از ملت ايران و
ادامه مسير انقلاب اسلامي ميترسند و از هر ابزاري براي مانع تراشي در اين
زمينه استفاده ميکنند؟ شايد کاهنان اسرائيلي از وقايعي خبر دارند و
استمرار حرکت ملت ايران را تهديد اساسي براي آينده سلطنت حکومتهاي
استکباري ميدانند. گذشت زمان نتيجه اين رويارويي عظيم را مشخص خواهد کرد.
بايد منتظر ماند و پردهاي ديگر از حماسه آفريني ايرانيان را به نظاره
نشست.
دکتر علي يحيي زاده
عضو هيات علمي پژوهشگاه امنيت اقتصادي