توزیع درآمد از دیدگاه اسلام
تئوری توزیع درآمد مهمترین تئوری اقتصاد اسلامی میباشد زیرا که بیان مکانیسم استقرار قسط و عدل اقتصادی بین افراد مختلف جامعه اسلامی میباشد و يکي از اهداف تشريع دين تحقق عدالت در جامعه است.
نظام اقتصادی اسلام، توزیع عادلانهی ثروت و درآمد را در سه مرحله ترسیم کرده است:
۱- پیش از تولید: مقصود از پیش از تولید، شیوهی بهره برداری مسلمانان از ثروتهای طبیعی نظیر زمین، آب، مباحات عمومی (ماهیها وپرندگان و...) است که نخستین و مهمترین عامل ایجاد شکاف طبقاتی است. در این مرحله حدودی مشخص شده که از انباشته شدن ثروت در دست گروهی خاص جلوگیری میکند.
۲- بعد از تولید: وقتی منابع نخستین در جریان تولید قرار می¬گیرد، سود حاصل از آنها میان افرادی که در جریان تولید دخالت داشتند، تقسیم میشود. در نظام سرمایه داری، تکیه اساسی در این توزیع بر سرمایه است وهمین امر موجب استثمار کارگران میشود. در اسلام قواعدی تنظیم شده که وقتی سرمایه در ریسک تولید شرکت نکند، سهمی در سود ندارد (تحریم ربا) و نیروی کار میتواند از طریق مزد یا مشارکت در فرایند تولید و تجارت به سهم خود دست یابد.(مزارعه، مساقات، مضاربه)
۳- توزیع مجدد: در دو مرحله پيشين، ملاک اصلی توزیع ثروت و منابع در بین افراد، کار بود (به لحاظ این که سرمایه را نیز نوعی کار ذخیره بنامیم) اما دراین مرحله ملاک توزیع، نیاز افراد است. بی¬تردید ناتوانی گروهی از افراد از شرکت در فعالیت¬های اقتصادی و نیز وجود برخی از عوامل طبیعی در فرایند تولید (اختلاف در استعداد ریسک پذیری و شرایط اقلیمی) سبب تفاوت در درآمد افراد شده ، به بروز شکاف طبقاتی منجر میگردد. این مرحله از توزیع درآمد که با بحث سیاست گذاری ارتباط نزدیکتری دارد، از طریق گرفتن مالیاتهای گوناگون از طبقات ثروتمند جامعه و حمایت از اقشار محروم و ناتوان تحت عنوان کمکهای انتقالی و تامین اجتماعی صورت میگیرد.
فلسفه توزیع مجدد، در نظام سرمایه داری سیاست حمایت از فقرا و توزیع مجدد درآمد، فاقد مبانی فلسفی است و تنها به عنوان یک ضرورت اجتماعی، برای حفظ سرمایه داران مطرح است. در نظام اسلامی، سیاست توزیع مجدد درآمد از پشتوانه فلسفی محکمی برخوردار است. در نگرش اسلامی، نیازمندان در اموال ثروتمندان حق دارند و تامین فقرا از سوی توانگران واجب کفایی است.